{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
sensor
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
حسگر
۰
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
حسگر
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
سنسور
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حسگر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عمل
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
حسگر
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
سنسور
۰
۰
[توسط مترجم]
[امنیت و رمزنگاری]
حسگر
معنی sensor, معنی سثئسخق, معنی sensor, معنی اصطلاح sensor, معادل sensor, sensor چی میشه؟, sensor یعنی چی؟, sensor synonym, sensor definition,
معنی brick layer
,
معنی state guard
,
ترجمه state guard
به فارسی,
معنی Projected Error
,
ترجمه Projected Error
به فارسی,
معنی عرشه فلوت آور
,
ترجمه عرشه فلوت آور
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی